• در بیان اندیشمندان اسلامی برملا ساختن راز اعمّ از کشف و آشکار ساختن عیب است. زیرا راز گاهى از جمله عیوب است و گاهى نیست ولی افشاء آن موجب اذیت و اهانت به حق دوستان یا دیگر مسلمانان است
  • در آیات قرآن تعبیراتى دیده مى‌شود که (نه به دلالت صریح بلکه به دلالت التزامى) از فضیلت رازدارى و زشتى افشاء سرّ خبر مى دهد، از جمله:
    • در سوره توبه مى‌خوانیم: «آیا گمان کردید که (به حال خود) رها مى شوید در حالى که هنوز آنها که از شما جهاد کردند و غیر از خدا و رسولش را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند (از دیگران) مشخص نشده‌اند (باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا شود) و خداوند به آنچه عمل مى کنید آگاه است»
    • این آیه می‌فرماید مسلمانان اسرار خود را به کسانى بگویند که مطمئن به حفظ آن باشند نه به افراد نامطمئنّى که افشاء سرّ مى کنند. مفهوم این سخن آن است که رازدارى فضیلت است و افشاء سرّ از رذائل محسوب مى‌شود.
    • در احادیث اسلامى درباره رازدارى و ترک افشاى سرّ تعبیرات گوناگونى دیده مى‌شود که نشان دهنده اهتمام اسلام به این موضوع است تا آنجا که اسرار دیگران به منزله امانتهاى آنها شمرده شده و افشاى سرّ به عنوان خیانت در امانت است.
    • در مورد افشاى اسرار اولیاء اللّه و ائمّه معصومین(ع) نیز روایات بسیار مهمى وارد شده و تأکید شدید بر کتمان این اسرار گردیده است.
    • همچنین اگر در تواریخ مى‌خوانیم که بعضى از پیشوایان اسلام، جاسوس‌هایى را اعدام کردند به خاطر این است که کار آنها، خون‌هاى پاکى را بر زمین مى‌ریزد. از این رو باید خون ناپاک آنها بر زمین ریخته شود.
    • بر هر مسلمانى لازم است که از آنچه از احوال دیگران مى‏داند سکوت کند، مگر وقتى که حکایت و نقل آن براى مسلمانى سودمند باشد یا از گناهى جلوگیرى شود.