• عدم تاثیرگذاری به معنای تعطیلی واجب الهی نیست بلکه به معنای آموختن شیوه تاثیرگذاری است. امربه معروف و نهی از منکر در شرایطی موثر واقع می شود که سویه دیگر آن یعنی امر و نهی شونده نیز آمادگی انتقاد را در خود ایجاد کند. جالب است که در دنیای مدرن، ادعای زیادی بر آزادی بیان و نقدپذیری می شود ولی نوبت به امر به معروف و نهی از منکر که می رسد رگ های غضب، قلمبه می شود که به تو چه ربطی دارد! آزادی بیان اقتضا می کند که امر و نهی شونده اجازه دهد امر و نهی کننده حرف خود را بزند.
  • انسان مدرن اساسا در برابر سخن دینی دارای گارد است. اگر به او بگویی که این لباس را نپوش به تو نمی آید یا فلان غذا را نخور برایت ضرر دارد موضع گیری نمی کند (اگرچه همین ها هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است) ولی خدای ناکرده اگر در امر و نهی مان سخنی از دین و خدا و پیغمبر باشد ممکن است شهیدی بر شهدای امر به معروف اضافه شود! نکته اساسی این است که اسلام همانقدر که بر امر به معروف و نهی از منکر تاکید کرده بر نقد پذیری نیز توصیه کرده است.
  • در حدیث داریم که "احب اخوانی من اهدی الی عیوبی" بهترین دوست و برادر من کسی است که عیوبم را به من اهدا کند. اگر واقعا اینگونه بیاندیشیم که کسی که عیب مرا می گوید بهترین دوست من است، زمینه احیای امر به معروف و نهی از منکر را ایجاد کرده ایم.