خداوند در آیه 24 سوره محمد صلى الله علیه و آله و سلم مىفرماید: «أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها» یعنى «آیا در قرآن تدبر نمىکنید؟! آیا دلهایشان قفل شده است؟!». این آیه حاکى از این حقیقت است که تدبر در آیات قرآنى موجب بیداری و آگاهی است، مگر اینکه انسان به دست خودش قفل یا قفلهایى که مخصوص دلهاست و آنها را از کار مىاندازد و از حرکت باز مىدارد، بر دل خویش بزند.
شنیدن آیات و یا تلاوت آنها، و به خود نیامدن و بیدار نگشتن، مسئله سادهاى نیست و نمىشود به آسانى از کنار آن گذشت.
همیشه بوده اند و نیز هستند کسانى که آیات قرآنى را تلاوت نموده و یا شنیده اند و متنبه شده و بیدار گشته و به راه افتاده اند، کما اینکه، بسیار بوده و هستند کسانى که آیات قرآن را همیشه تلاوت کرده و یا شنیده اند و لیکن در غفلت خویش باقى مانده اند.
.
گاهى تلاوت و یا استماع یک آیه از آیات قرآن آنچنان در وجود کسى اثر گذاشته و در دل او نشسته است که بکلى او را منقلب نموده و سخت به خود آورده و همه اوهام و خیالاتش را درهم ریخته و او را بیدار کرده است، آنهم به نحوى که کاملا موجودیت خیالى گذشته را بهم ریخته و به دنیائی تازه و نورانی وارد شده است.
.
می گویند، فضیل بن عیاض راهزن بود و دزدی می کرد. به زنى عاشق شد. به هواى او قصد منزل وى نمود. در همانحال که از دیوار بقصد او بالا مىرفت، از کسى که در آن نزدیکى مشغول تلاوت قرآن بود این آیه را شنید که: «الم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق» (آیه 16 سوره حدید). یعنى «آیا براى آنان که ایمان آورده اند وقت آن نرسیده است که دلهایشان روى به خدا متعال آورده و به یاد او بوده و پذیراى حق و حقیقت گردند؟!». فضیل همینکه این آیه را شنید، گفت: «یارب قد آن» یعنى «پروردگارا، وقت آن رسیده است». سپس از همانجا منصرف شد و برگشت و راه عبادت و زهد و مجاهدت در پیش گرفت.
.
امید داریم با عنایت و لطف پروردگار، زمان به خود آمدن ما نیز هرچه زودتر فرا برسد؛ و این ممکن نیست مگر اینکه قفل دلهایمان را باز کنیم و آیات الهی را با گوش جان بشنویم. ان شاءالله.