نظیر این جملات به صورت تعارف و متداول میان مردم استفاده می شود. اما مردم با گفتن این جملات دقیقا چه مقصودی دارند؟

آیا حقیقتا مهمان که بشقاب جلویش خالی شده «اصلا چیزی نخورده است»؟ یا قطعا می دانیم که به میهمان بد گذشته است و حالا در مقام عذر خواهی پوزش می طلبیم؟ (گاهی تعارفات خیلی جدی مطرح می شوند) یا به مهمانی دعوت شده ایم تا شبی را در مرارت و سختی سپری کنیم؟ یا میهمان که به دعوت میزبان به خانه ی او آمده ایجاد مزاحمت کرده و حالا معذرت خواهی می کند؟

خیر هیچ کدام نیست. بگذارید جملات را باز نویسی کنیم:

شما که اصلا چیزی نخوردید یعنی اگر بازم میل دارید بفرمایید.

ببخشید که بهتون بد گذشت یعنی اگر کوتاهی در میزبانی دیدید عفو کنید. قصد ما رضایت شما بود.

امشبو بد بگذرونید یعنی در کنار شما به ما خوش می گذرد امیدواریم شب خوبی برای شما هم باشد.

ما خیلی مزاحم شما شدیم واقعا ببخشید یعنی بابت میزبانی خوبتان سپاسگزاریم.


چرا به جای جملات گزنده ی بالا از جملات مثبت پایین استفاده نمی کنیم تا هم مقصود مان را بهتر برسانیم و هم حس خوبی به طرف مقابل بدهیم؟