بعثت و فرود آمدن جبرییل در حرا، بازگشایی راه های آسمان به حریم بسته انسان است. خداوند، بانگ بیدار باش را از سر رحمت بیکران خود به صدا درآورده است. این سروش ایزدی بر بال جبرییل فرود آمد و از حنجره پاک محمد صلی الله علیه و آله بر زمین منتشر گردید.
ای انسان! آخر توانسانی! اندکی در مبدأ و منتهای خود بیندیش و ببین ابتدا چه بوده ای و اکنون چه شده ای و بعد چه خواهی شد و اینک با چه اطمینان این چنین نافرمانی و عصیان نسبت به خدایت پیش گرفته ای!
این جملات تکان دهنده را هم از مولایمان امیرالمؤمنین بشنویم:
می کنیم. مردم! دل ها سیاه شده، آیا وقت آن نرسیده که این دل های سیاه شده را سفید کنید.
و اعلَمُوا رَحِمَکُمُ الله أنَّکُمْ فِى زَمَان القائل فیه بالحَق قَلیلَ وَاللّسَانُ عَنِ الصدّق کلیل….
بدانید خدا شما را بیامرزد!
شما در زمانی زندگی می کنید که گوینده یا به حق در آن اندک و زبان از راستگویی کند و آدم حق جو خوار است و مردم آن بر نافرمانی خدا و رسول آماده شده اند و بر مماشات و سازگاری با هم برای پیروی از اهواء نفسانی یار و همراه گشته اند، جوانشان سرکش و پیرشان گنهکار، داناشان دو رو و سخنورشان چاپلوس است، کوچکشان به بزرگشان احترام نمی گذارد و توانگرشان از نیازمندشان دستگیری نمی نماید.
موسی بن جعفر ملقب به کاظم، امام هفتم شیعیان، متولد سال ۱۲۸ قمری در قریه «ابواء» (میان مکه و مدینه). آن حضرت پس از شهادت پدرش امام جعفر صادق(ع)، از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳، به مدت ۳۵ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت و در بیست و پنجم رجب سال ۱۸۳ در زندان بغداد به دست سندی بن شاهک مسموم شد و به شهادت رسید.
یکی از مسائل قطعی زندگی انسان مردن و مرگ است، همه زندهها روزی میمیرند. عمرها در مخلوقات محدود است، اگر چه بعضی ها خیلی عمر میکنند و بعضی ها کم، امّا در عین حال پایان هر عمر بلندی هم باز مرگ است
ما مدّعیان ایمان به خدا و روز جزا، عملاً اصالت در زندگی را به این بدن خاکی اختصاص داده ایم که چندی پیش خاک بوده و چندی بعد نیز خاک خواهد شد واصلا قلب را که حقیقت روح و جان ماست و برای تحصیل سرمایه ی حیات ابدی به این دنیا آمده است از قلم انداخته ایم
قال حبیبی جبرئیل: ان مثل هذا الدین کمثل شجره ثابته نابته الایمان أصلها و الصلوه عروقها و الزکوه ماؤها و الصوم سعفها و حسن الخلق ورقها و الکف عن المحارم ثمرها فلا تکمل شجره الا بالثمر کذلک الایمان لا یکمل الا بالکف عن المحارم؛
جبرئیل پیش من آمد و خبر داد که:
مثل این دین، مثل درختی است که از زمینی روییده است که ریشه اش ایمان، برگ هایش نماز، آبش زکات، شاخه اش روزه، برگش حسن خلق، میوه اش خودداری از حرام الهی است. پس همان طور که کمال یک درخت، به ثمره اش می باشد، کمال ایمان نیز به خودداری از محارم الهی حاصل می شود.
قال حبیبی جبرئیل: ان مثل هذا الدین کمثل شجره ثابته نابته الایمان أصلها و الصلوه عروقها و الزکوه ماؤها و الصوم سعفها و حسن الخلق ورقها و الکف عن المحارم ثمرها فلا تکمل شجره الا بالثمر کذلک الایمان لا یکمل الا بالکف عن المحارم
قال حبیبی جبرئیل: ان مثل هذا الدین کمثل شجره ثابته نابته الایمان أصلها و الصلوه عروقها و الزکوه ماؤها و الصوم سعفها و حسن الخلق ورقها و الکف عن المحارم ثمرها فلا تکمل شجره الا بالثمر کذلک الایمان لا یکمل الا بالکف عن المحارم
آنچه که از لوازم ایمان صادق است اصل انفاق مال است و تحت هر عنوانی که انجام شود، نشانه ی صدق در اسلام و ایمان است!
چون آنچه که ظلمت وپلیدی در روح و قلب انسان ایجاد می کند، حب مال است و تنها وسیله ی تطهیرو تنویر قلب از آن پلیدی و ظلمت، انفاق و جدا کردن مال از خود می باشد
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد. (در محضر بهجت)
مخاطب به مثابه مشتری: در مباحث مخاطب شناسی: رسانه ها بحث می کنند که مخاطب کیست و چیست؟ یک نگاه لیبرال سرمایه داری این است که مخاطب یک مشتری است. در نگاه دینی ما،مخاطب و مستمع، فردی است که دقایقش امانتی است. که در اختیار ارتباط گر رسانه ای است و باید مطالبی را به او ارائه کنند که به درد دنیا و آخرتش بخورد.