25 حدیث کمتر شنیده شده در فضایل و مناقب مولانا_علی_ابن_ابیطالب علیه السلام

1.قال رسول الله صلی الله علیه و آله: خداوند برای برادرم علی (ع) فضائل بیشماری قرار داده است ، هر کس یکی از این فضایل را از روی اعتقاد بازگو کند، خداوند گناهان گذشته و حال او را بیامرزد و هر کس یکی از فضائل او را بنویسد و یا نشر دهد ، تا زمانی که نقش از آن نوشته باقی است ، پیوسته فرشتگان برای او آمرزش می طلبند و هر کس یکی از فضائل علی (ع) را گوش دهد ، خداوند گناهانی را که از راه گوش انجام شد ، ببخشد و هر کس نوشته ای از فضائل علی (ع) را بخواند ، خداوند گناهانی را که از راه چشم انجام پذیرفته است ببخشد. (ارشاد القلوب جلد 2 صفحه 2)
2.       قال جابر ، قال رسول الله صلی الله علیه وآله : من اراد ان ینظر الی اسرافیل فی هیبته و الی میکائیل فی رتبته و الی جبرائیل فی جلالته و الی آدم فی علمه و الی نوح فی خشیه و الی ابراهیم فی خلقه و الی یعقوب فی حزنه و الی یوسف فی جلالته و الی موسی فی مناجاته و الی ایوب فی صبره و الی یحیی فی زهده و الی عیسی فی عبادته و الی یونس فی ورعه والی محمد فی حسبه و خلقه. فلینظر الی علی علیه السلام فان فیه تسعین خصله من خصال الانبیاء جمعهاً الله فیه و لم یجمعها فی احد غیره.
رسول خدا (ص) فرمود : هر کس اراده کند ، اسرافیل را در هیبتش و میکائیل را در رتبه اش و جبرئیل را در جلالتش و آدم را در علمش و نوح را در خشیتش و ابراهیم را در دوستیش و یعقوب را در حزنش و یوسف را در جمالش و موسی را در مناجاتش و ایوب را در صبرش و یحیی را در زهدش و عیسی را در عبادتش و یونس را در ورعش و محمد (ص) را در حسب و خلقش تماشا کند به علی بن ابیطالب (ع) نگاه کند ، براستی خداوند در او نود خصلت از صفات انبیاء را جمع کرده است که در غیر او جمع نفرموده است. (ینابیع الموده جلد 2 ، باب 56)
 
3.       حدیث نورانیت: ابوذرغفاری نزد سلمان فارسی آمد و از او پرسید: ای سلمان ! مَعرفت امیرالمؤمنین علی(ع) به نورانیّت چگونه است؟ سلمان گفت: ای جُنـدَب! بهتر است به نزد آن حضرت(ع) شرفیاب شویم و از مَحضر خودشان سُئوال نمـائیم. لذا هر دو به خدمت امیرالمؤمنین علی(ع) رسیدند و سُئوال خود را مطرح نمودند. حضرت امیر سلام الله علیه به ایشان فرمود:«خوش آمدید ای دوستان من که در دین خود متعهد وپایبند هستید و کوتاهی نمیکنید، و هر آینه دانستن این مطلب بر هر مَـرد مؤمن و زن مؤمنه ای واجب است. ای سلمان و ای جُنـدَب! ایمــــان کسی کامل نمیگردد تا به حقیقت و نورانیّت من مَعرفت بیابد و وقتی چنین شناختی از من پیدا کرد از کسانی میشود که خُــداوند قلب او را برای ایمــان امتحان نموده و سینه اش را برای اسلام گُشاده گردانیده و عــارف آگاه شده است، و کسی که در این گونه معرفت و شناخت کوتاهی کنـد، او در شکّ و تردید باقی میمــاند. ای سلمــان و ای جُنــدَب!شناختن من به نورانیّت در حقیقت شناختن خُــداست، و شناخت خُــدا در حقیقت معرفت به من به نورانیّت است. و این دین خـالص است که خُـدای تبارک و تعــالی فرموده است: (وُمَا اُمِروا اِلّا لِیَعبُـدوُا اللهَ مُخلصینَ لَهُ الدّینَ حُنَفـاءَ وَ یُقیموُا الصَلاةَ وَیُأتوُا الزکوة وَذلِکَ دینُ القَیِّمَة. و بندگان امر نشدند مگر به اینکه خُـدا را خالصانه و در حالیکه دین خود را خالص کرده اند عبادت کنند،ونمــاز را بپـا دارند و زکات بپردازند و این دینی است که از افراط و تفریط به دور و در حَـدّ اعتـدال است- سورۀ بیّنه/آیـۀ5) بدانیـد هر کس ولایت مرا بپـا داشت نمــاز را بپـا داشته است، و برپا داشتن ولایت من سخت ودُشواراست که آن را تحمّل نمیکند مگر فرشتۀ مُقرّب یا نبـیِّ مُرسل و یا بنـدۀ مؤمنی که خُــداوند قلب او را برای ایمــان امتحان کرده است.پس فرشته هنگامی که مُقرّب نباشد و پیغمبری که مُرسل نباشد و مؤمن هنگامی که امتحان شده نبـاشد، نمیتواند آن را بپذیرد. (القطره/ج1/ص200، مَشارق الاَنوار/ص160)
 
4.      عبدالله بن مسعود میگوید از رسول خُــدا(ص) شنیدم که فرمودند: خـورشید دو چهـره دارد؛ یک روی آن بر اهل آسمان نور میدهد و روی دیگر آن برای اهل زمین نور افشانی میکند و بر هر روی آن نوشته ای است. سپس فرمود: آیــا میدانید آن نوشته ها چیست؟ مردم عرضه داشتند: خُــدا و رسولش داناتر هستند. در آن هنگام پیــامبر گرامی(ص) فرمودند: بر آن جهتی که به سوی اهل آسمان است نوشته شده اللهُ نورُ ألسَمَاواتِ وَ أَلأَرض یعنی خُــداوند نور آسمانها و زمین است، و بر آن جهت دیگر که اهل زمین آن را مُشاهده میکنند نوشته شده است علیًّ نورُ ألأَرَضین یعنی علی(ع) روشنائی زمین است. (ارشاد ألقلوب : ج2/ ص138، بحـار ألأنوار: ج27/ ص9/ ح21، ألقطرة: ج1/ ص243)
 
 
5.       قال رسول الله ص قال الله جل جلاله لو اجتمع الناس کلهم على ولایة علی علیه السلام ما خلقت النار.
 اگر همه مردم دست به دست هم می‌دانند و محبت علی علیه السلام را می‌داشتند خداوند جهنم را خلق نمی‌کرد. (الأمالی‏للصدوق ص 657 المجلس الرابع و التسعون )
 
6.       پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند : در شب معراج در هر آسمانی ملکی را به صورت علی می دیدم. آنگاه جبرئیل به من می گفت: ای محمد ملائکه آسمان اشتیاق بسیاری به علی دارند، به همین خاطر خداوند متعال ملکی را در هر آسمان به صورت علی علیه السلام خلق کرده تا ملائکه با او مانوس باشند. و باز در روز جنگ بدر  که قرآن می فرماید : ملائکه نازل شدند تا به پیامبر کمک کنند، روایت شده که همه آن ملائکه به صورت علی علیه السلام بودند، تا این که در قلب کفار از دیدن روی علی علیه السلام ترس بیشتری ایجاد شود. (الخرائج و الجرائح ، ج 2 ، ص 811)
 
7.       عبدالرّحمن بن کثیر میگوید: همراه امام ابو عبدالله جعفربن مُحَمَّدٌالصادق(ع) حَجّ گذاردم، حضرت(ع) در میان راه به بالای بلندی کوهی رفتند و از آنجا که اِشراف بر مردم داشت نظری به مردم افکندند و فرمودند:« ما اَکثَرَاَلضَّجیجَ وَ اَقلَّ اَلحَجیجَ ! چقدر بانگ و فریاد کننده بسیار است و حــاجی اندک !» داود رقّی به امام(ع) عرض کرد: ای فرزند رسول خُـــدا،آیا خُــداوند دُعای این جمع را که میبینم اجابت خواهد فرمود؟ امام صادق(ع) فرمودند: وای بر تو ای اباسُلیمان، خُـــداوند گُنــاه شرک به خود را نمی آمُرزد و مُنکر علــی(ع) هم مانند بُت پرست است. (مُستدرک الوسائل/ج1-ص21)
 
8.       پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: خداوند متعال در شب معراج با لهجه و صدای زیبای علی با من صحبت می کرد . پس گفتم: پروردگارا ، آیا تو با من صحبت می کنی یا علی است که با من حرف می زند ؟ خداوند متعال فرمود: ای محمد! تو را از نور خود خلق کرده ام و علی را از نور تو. من از درون تو آگاهم و می دانم که علی محبوب قلب تو است. پس من هم با صدای محبوبت با تو صحبت کردم تا اینکه قلبت اطمینان و آرامش پیدا کند. (صراط المستقیم ج 1 ص 207 - کشف الغمه ج 1 ص 106 – بحارالانوار ج 107 ص 30)
 
9.       شیخ طوسی به اسانید معتبره از حضرت امام رضا (ع) از آباء اطهارش صلوات الله علیهم روایت کرده است که حضرت رسول (ص) به حضرت امیرالمومنین (ع) فرمود : چون روز قیامت خدا از حساب خلایق فارغ شود کلیدهای بهشت و دوزخ را به من تسلیم نماید و من به تو تسلیم کنم و گویم هر که را خواهی به جهنم فرست و هرکه را خواهی به بهشت داخل کن.  (عین الحیوة صفحه 107)
 
10.   پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: در شب معراج هنگامی که داخل بهشت شدم درختی را دیدم که درارای برگهای بزرگی بود و در هر برگی از آن زیور و زینت و غذا و .... وجود دارد، و هیچ قصری و خانه ای در بهشت نیست مگر اینکه شاخه ای از این درخت در آن قصر یا خانه موجود است و زیور و زینت و غذای صاحب آن خانه یا قصر از این شاخه می باشد. پس به جبرئیل گفتم: این درخت چیست و چگونه است؟ جبرئیل گفت: این درخت طوبی است وخوشا به حال تو و اکثر امت تو. پرسیدم: انتهای (اصل) این درخت کجاست؟ گفت: اصل این درخت وجود علی بن ابی طالب (ع) است. (بحارالانوار ، ج 8 ، ص 150)
 
11.   امام صادق (ع) در تفسیر آیه: «اهدنا الصراط المستقیم»، می فرماید: هو و الله علی، هو و الله الصراط و المیزان.
به خدا سوگند «صراط مستقیم» علی است، او «علی (ع)» به خدا سوگند صراط و میزان است. (بحارالانوار، جلد 37، صفحه 339- خوارزمی، صفحه 78- کشف الیقین، صفحه 229- مناقب ال ابی طالب (ع) 2/2333)
 
12.   امام رضا (ع) روایت شده: پیامبر خدا (ص) به حضرت علی (ع) فرمود: انت قسیم الجنة و النار، تقول للنار هذا لی و هذا لک.
تو تقسیم کننده بهشت و دوزخی، به آتش می گویی: این برای من و آن برای تو. و در ادامه فرمود: کسی از پل صراط عبور نتواند کرد، جز با جواز امیرالمؤمنین (ع). (کنزالعمال، جلد 13، صفحه 136.علل الشرایع، صدوق.ینابیع الموده، صفحه 83)
 
13.   پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ما اعطانی ربی فضیله الاو قدخص علیا بمثلها و لن یقبل الله فرضا الا بحب علی بن ابی طالب.
خداوند هیچ فضیلتی را به من ارزانی نداشت جز اینکه مانند آن را به علی (ع) نیز اختصاص داد و خداوند هیچ فریضه ای را جز به محبت علی بن ابی طالب(ع) نمی پذیرد. (احقاق الحق، 6/104)
 
14.   از جابربن عبدالله انصاری نقل شده است که گفت: از رسول خدا(ص)شنیدم که می فرمود: ان فی علی خصالا لو کانت واحده منها فی جمیع الناس لا کتفوا بها فضلا.
خصالت هایی در علی (ع) وجود دارد که اگر یکی از آنها در همه مردم بود به آن بسنده می کردند. ( بحار الانوار جلد 38 ص 94)
 
15.   قال رسول الله (ص) : یا علی ما عرف الله حق معرفته غیری و غیرک و ما عرفک حق معرفتک غیر الله و غیری.
ای علی! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من. (مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 268)
 
16.   ابن عباس می‏گوید پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لو انّ الفیاض اقلام و البحر مدادٌ و الجنّ حسّابٌ و الانس کتابٌ مااحصوا فضائل علیّ بن ابی طالبٍ.
 اگر انبوه درختان (و باغها) قلم، و دریا مرکب، و تمام جنّیان حسابگر، و تمام انسان‏ها نویسنده باشند قادر به شمارش فضائل علی بن ابی طالب نخواهند بود. (بحارالانوار، ج 28، ص 197 و بحار ج 35، ص 8 – 9)
 
17.   پیامبراکرم(ص) فرمود: عنوان صحیفة المؤمن حبّ علیّ بن ابیطالب(ع)؛ سرلوحه و تیتر نامه کردار مؤمنین دوستی علی بن ابی طالب است. هر کس دوست می‏دارد زندگیش همانند من(خداپسندانه) باشد و مردنش همانند من و جایگاهش در بهشتی باشد که پروردگارم درختان آن را کاشته باید «دوستدار علی» باشد و دوستان علی را نیز دوست بدارند، و به پیشوایان پس از من (از فرزندان علی) اقتدا نمایند زیرا آنان عترت و ذریه و فرزندان من هستند و از گِل من به وجود آمده‏اند، و از طرف خدا رزق و علم داده شده‏اند، وای بر تکذیب کنندگان فضل آنها از امّت من، آنانی که صِله من با آنها را قطع می‏کنند، و خداوند شفاعتم را به آنها نرساند. (مناقب ابن شهرآشوب، ص 66، روایت 37)
 
18.   امام صادق علیه السلام می فرماید: رسول خدا صلى اللّه علیه و آله در وقت وفات خود فرمود: دوستم را نزد من حاضر کنید، آن دو زن به دنبال پدران خود فرستادند، چون نظر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله بر آنها افتاد ، رو بگردانید و فرمود: دوستم را نزد من حاضر کنید ، پس به دنبال على (ع) فرستادند ، چون دیدارش به على (ع) افتاد، به او متوجه شد و حدیثش گفت . و چون على (ع) بیرون آمد، آن دو نفر را ملاقات کرد، به او گفتند: دوستت به تو چه حدیث کرد؟ فرمود: هزار باب به من حدیث کرد که  هر بابى مفتاح هزار بابست .  (اصول کافى جلد 2 صفحه 61)
 
19.   از اخطب خوارزمى از ابن مسعود روایت شده رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله فرمود: که فرشته ‏اى به سوى من آمد و گفت: اى محمّد بپرس پیامبرانى را که پیش از تو برانگیخته شدند به چه چیز مبعوث شدند؟ من گفتم: بر چه چیز برانگیخته شدند. گفت: بر دوستى تو و دوستى على بن ابى طالب مبعوث شدند.  (ارشاد القلوب جلد 2 صفحه 4)
 
20.   جابر بن عبد اللَّه انصارى می گوید: من با گروهى از قبیله انصار به حضور رسول خدا (ص) شرفیاب بودیم، پس آن حضرت (ص) به ما فرمود: اى گروه انصار فرزندان خود را به  دوستى على بن ابى طالب آزمایش کنید، پس هر کدام على را دوست داشت بدانید که فرزند شما است (و حلال زاده است) و هر کدام که او را دشمن داشت بدانید او از زنا است. (ارشاد شیخ مفید جلد 1 صفحه 37 الی 38)
 
21.   رسول خدا (ص) فرمود : ولایت و دوستی علی بن ابیطالب (ع) ولایت خداست و محبت او عبادت خداست و متابعت او فریضه خدا است و دوستان او دوستان خداوند هستند و دشمنان او دشمنان خدا هستند و جنگ با او ، جنگ با خدا است و صلح او صلح خداست. (کاشف الاستار ترجمه جامع الاخبار صفحه 32)
 
22.   از امام جعفر صادق (ع) نقل شده که حضرت رسول (ص) فرمود : یا علی امت مرا تمام در عالم ارواح به من نشان دادند و کوچک و بزرگ ایشان را دیدم و به تو و شیعیان تو گذشتم و از برای شما استغفار کردم ، حضرت امیرالمومنین (ع) گفت یا رسول الله دیگر از فضائل شیعه بفرمایید ، حضرت رسول (ص) فرمود یا علی تو و شیعیان تو از قبرها بیرون خواهید آمد و روی های شما مانند ماه شب چهارده خواهد بود و جمیع شدتها و غمها از شما برطرف خواهد شد و در سایه عرش الهی خواهید بود مردم خواهند ترسید و شما نخواهید ترسید و مردم اندوهناک خواهند بود و شما مسرور خواهید بود برای شما خوان نعمتهای الهی میآورند و مردم مشغول حساب خواهند بود.  (عین الحیوة صفحه 105)
 
23.   از حضرت امام رضا (ع) نقل شده است که پیغمبر (ص) فرمود : یا علی هرکه تو را دوست دارد با پیغمبران خواهد بود در درجه ایشان در روز قیامت و کسی که بمیرد و دشمن تو باشد اگر خواهد یهودی بمیرد و اگر خواهد نصرانی بمیرد و فرمود اول چیزی که در روز قیامت از مردم سوال خواهند کرد محبت ما اهلبیت (ع) خواهد بود.  (عین الحیوة صفحه 105)
 
24.   در تفسیر عیاشی نقل شده که امام صادق علیه السلام به ابوحنیفه فرمود: مقصود از نعیم در این آیه چیست؟ (ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ اَلنَّعِیمِ –سوره تکاثر آیه 8) ابوحنیفه گفت: مقصود؛ نان و آب خنک است. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر خداوند تو را روز قیامت نگه دارد تا از هر چه خورده ای و آشامیده ای سؤال کند،تو برای حساب بسیار معطل خواهی شد. ابوحنیفه عرض کرد: فدای شما شوم، پس مقصود از نعیم چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: مقصود نعمت ولایت است که خداوند به بندگان خود انعام نموده و آن ما هستیم و به وسیله ما خداوند الفت و مهربانی را جایگزین اختلاف نمود و آنها را برادر یکدیگر قرار داد، پس از آنکه دشمن یکدیگر بودند و به واسطه ما آنها را به نعمت دایم اسلام و دین موفق نمود. (اصول کافی- ینابیع الموده و...)
 
25.   حـــــــارث هَمدانی میگوید: خدمت أمیر مؤمنــان حضرت علی(ع) شرفیــاب گردیدم. حضرت(ع) به من فرمودند: ای حــارث چه چیز باعث شده است تا به دیدنم بیــائی؟ عرض کردم: مُحبّت و دوستی شما مرا به اینجا کشانیده است. حضرت(ع) فرمودند:  ای حــارث؛ آیــــا من را دوست داری؟ عرض کردم: بلی به خُــــدا قسم، ای أمیرألمُؤمنین(ع). سپس حضرت(ع) فرمودند: حـــارث ؛ بِدان وقت جان کندن و لحظۀ احتضار مرا می بینی به گونه ایکه دوست داری، و اگر مرا ببینی آن وقتی که از ورود بعضی از اشخاص به کنـــار حوض ممانعت مینمایم همانند مُمانعت کردن شُتــر از یک بیگانه به گونه ایکه می بینی که دوست داری، و نیز اگر مرا ببینی در حالی که بر صراط عبــور می کنم و در پیش روی رسولخُـــدا(ص) لـــواء حمــد در دست دارم به گونه ای می بینی که دوست داری. (امــالی طوسی(ره): ص48/ ح30/ مجلس2، کشف الغمّة: ج1/ ص140، بحارالأنوار: ج27/ ص157/ ح2)