عمه #افطار به خرما میکرد
رطب حاصل بین الحرمین
جرعه ای آب...به گریه میگفت
#به_فدای_لب_عطشان_حسین
سفره ای ساده...غم و بد حالی
گریه ی عمه و بد احوالی
سر افطار همیشه میگفت ؛
جای داداش حسینم خالی...
#یاعطشان
#با_روضه_افطار_کنید