هنوز انتخابات آمریکا با هیجان دنبال میشود؛ نه به دلیل اهمیت آنکه چه کسی میبرد؛ این دغدغه دیگر کهنه شده و اغلب میدانند اینکه سلطه آمریکا بر جهان توسط کلینتون دنبال شود یا ترامپ، تفاوتی ندارد. هیجان این روزها مثل هیجان دنبال کردن اخبار زرد بازیگران هالیوود شده؛ سیاست آمریکایی تحت تاثیر فرهنگ مبتذل آمریکا زرد و سخیف پیش میرود؛ یک هالیوود سیاسى تمام عیار!
روشنفکران ایرانی ترجیح میدهند ابتذال نمود یافته در مناظرههای انتخاباتی آمریکا را متوجه ترامپ کنند و مفری براى کلینتون به عنوان نماینده حزب مورد علاقه شان دست و پا کنند؛ تقسیم آمریکا به آمریکای خوب کلینتون و آمریکای بد ترامپ. در واقعیت اما همه چیز بد است و آمریکای کلینتون و آمریکای ترامپ دو قطب اصلی آمریکای بد هستند؛ ابتذال اخلاقی و ابتذال سیاسی. خوب ها در فرهنگ لیبرالی و سرمایه محور و اومانیستی غرب، حتی اگر باقی بمانند، جایی برای رسیدن به قدرت ندارند.
کلینتون صراحتاً از نقش کشورش در تاسیس داعش میگوید. اعترافی که بزرگترین حربه رقیبش براى حمله به اوست. کلینتون در دفاع از خود، سوریه و ایران و روسیه را مسببان شکل گیری داعش معرفی میکند. دروغ مضحکی که تعداد رزمندگان این سه کشور در مقابله با داعش براى رد آن کفایت میکند. این دروغگو نماینده تمام نمای حزب حاکم آمریکاست؛ دمکراتهای مودب و باهوش که حتى جنازه نظامیان سورى و کودکان یمنی هم چیزی از میزان ادب آنها کم نمیکند!
خشونت و دفاع عملی از تروریسم، در متن فرهنگ آمریکا پررنگ است. جامعهای که یاد گرفته حامی تروریسم صهیونیستی باشد، جامعهای که هیچ وقت نتوانسته با موضع اکثریت، معترض جنگطلبیهای حاکمانش در هزاران کیلومتر دورتر از خاک آمریکا باشد، حتماً یکی از نمایندگانش کلینتونی خواهد بود که فروش اسلحه به داعش و اذعان به تاسیس آن از اعترافات اوست. البته هیلارى اتوکشیده و مودب است؛ اهل پرخاش و خشونتهای کلامی همچون ترامپ نیست؛ اما آیا این ظاهر شیک از تعداد قربانیان جنگ افروزیهای آمریکا میکاهد؟
کلینتون نماینده آن بخشی از آمریکاست که جنتلمنانه رفتار میکنند و با پنبه سر می برند. به شما ناسزا نمیگویند؛ اما با لبخند شما را له خواهند کرد. آنها همان طور که دارند در مورد حقوق بشر و مذمت تروریسم سخنرانی میکنند، دلارهایشان به نفع تکفیریها و سلاحهایشان به نفع آل سعود و سیاستشان به نفع اسراییل کار میکند. آنها مردان عمل هستند و نه حرف!
و اما آن سوی سکه؛ معجونی از ابتذال به نام دونالد ترامپ؛ او حتی دلیلی هم نمیبیند مودب و باهوش به نظر برسد. ادبیات رکیکش در مقابل زنها را انکار نمیکند؛ حتى اگر آن زن دختر او باشد. به هر حال فرهنگ گاوچرانی هم باید در انتخابات نماینده داشته باشد دیگر!
جامعه آمریکا میخواهد نسبت به رفتار ترامپ معترض باشد؛ اما اینها اداست. فرهنگ آمریکایی بارها فریاد زده که انسان در انتخاب، آزادی مطلق دارد و در این آزادی میتواند برای ارضای غریزه به همجنس هم روی بیاورد؛ حال چرا همین نگاه، به محارم هم تسری نیابد؟! آزادی جنسی که غرب بر آن پا میفشارد، آیا میتواند مغایر با نگاه جنسی به محارم باشد؟ نگاه جنسی به محارم توسط یک جمهورىخواه، همان حق دانستن همجنس گرایی در نگاه دمکراتهاست و هر دو، دو روی سکه دفاع از آزادی مطلق انسان در فرهنگ آمریکایی.
ترامپ مبتذل و سخیف است؛ اما جامعه آمریکا نمیتواند به او معترض باشد. او نماینده همه تلاشهای آمریکایی براى رسمیت بخشی به آزادی جنسی است. همان چیزی که جمهوری اسلامی بخاطر جرم دانستنش و اسلام بخاطر گناه دانستنش، سرزنش و حتی متهم به نقض حقوق بشر میشود. این هم تناقض جالبی است که قوانین ایران متهم به دخالت در امور خصوصی میشود، قوانینی که اجازه افشای این مسائل را نمیدهد؛ اما حالا همه دستاویز از میان بدر کردن رقیب در آمریکا، افشای همین رفتارهای خصوصی است!
مناظرههای انتخاباتی آمریکا عصاره فرهنگ آمریکاست؛ آینه تمام نمای جامعهای که قرار است از قید و بند هر ارزشی آزاد و رها باشد. رویای آمریکایی امروز برابر ماست و میشود صادقانه با خود اندیشید آیا این انتهای توسعهایست که دلباختگان آمریکا حسرتش را دارند؟
۹۵/۰۸/۰۱
۱
۰
azadeahmad