خبر کثافت کاری شادی صدر همچنین. فلان فیلم فلان کارگردان اگر یک صحنه‌ی شوخی جنسی رکیک داشته باشد کلیپش را فوراً منتشر می‌کنیم تا همگان بفهمند چه کارگردان نامردی داریم. اما حالا اگر مثلاً آن دختر ووشوکار چادری مدالش را به رهبری تقدیم کند. یا بهداد سلیمی مدالش را به شهدای اسلام هدیه کند. فلان خواننده‌ی جوان یک آهنگ ارزشمند و انقلابی بخواند. فلان نماهنگ بسیار زیبا تولید شود. فلان مستند سیاسی بسیار خوب و روشنگر ساخته شود. همه‌ی اینها برای ما دارای کمترین ارزش خبری و رسانه‌ای هستند. و غالباً دغدغه‌ی جدی‌ای نداریم تا این خبرها یا این تولیدات رسانه‌ای را پخش عمومی کنیم تا به دست همه برسد. گویی تهدیدات و مقابله با آنها برایمان جذابتر شده است. و بیشتر، از پاسخگویی به تهدیدات لذت می‌بریم تا از استفاده از فرصتها‌.


در همین فقره‌ی شهاب حسینی‌ در نظر بگیرید بازیگری که در کن به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شده است ( حالا اصلاً شما بگو به هر دلیل سیاسی یا واقعاً هنری ) در اوج و وسط فضای روشنفکری سینمای ایران می‌گوید جایزه‌ام را به دلیل تقارنش با شب میلاد امام زمان به ایشان تقدیم می‌کنم. آن هم درست زمانی که جوّ هنرمندان به هیچ وجه انتظار چنین سخنی را از او ندارد. باید با فضای هنر ایران آشنا باشید تا بدانید این سخن شهاب حسینی دارای چه ارزشی است. اما متأسفانه شاید آنقدری که باید، این اتفاق در کارهایمان ضریب نگرفته است. چرا که واقعیت این است که ما تهدیدمحور شده‌ایم.