• موجی رسید هیبت دریا تکان نخورد
  • آتش گرفت دامنش اما تکان نخورد
  • او قول داده بود فدای علی شود
  • در پشت در به خاطر مولا تکان نخورد
  • زهرا خودش علی ست چرا کم بیاورد؟
  • چون کوه از مقابل آن ها تکان نخورد
  • با هیبت از حریم ولایت دفاع کرد
  • طوری که آب در دل مولا تکان نخورد
  • مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود
  • این بود علتش اگر از جا تکان نخورد
  • آن ضربۀ غلاف مگر که چه کرده بود
  • از آن به بعد بازوی زهرا تکان نخورد