• نشسته ام بنویسم که بال یعنی تو
  • عروج کردن سمت کمال یعنی تو
  • نشسته ام بنویسم تصورت، هیهات
  • فراتر از جریان خیال یعنی تو
  • محبت تو همان آیینه است و مهرت آب
  • تو آب و آیینه ای پس زلال یعنی تو
  • ز برگ های تو بوی رسول می آید
  • گل محمدی بی مثال یعنی تو
  • مسیر رد شدنت را کسی نگاه نکرد
  • جمال زیر نقاب جلال یعنی تو
  • تو نور و نورٌ علی نور و خالق النوری
  • تو از تصور خاکی نشین ما دوری
  • تو آن دعای رسولی که مستجاب شدی
  • برای خانه ی خورشید آفتاب شدی
  • یگانه دختر احمد شدن مراد نبود
  • برای ام ابیهایی انتخاب شدی
  • تو مرتضی نشده این همه صدا کردی
  • تو مصطفی نشده صاحب کتاب شدی
  • علی به پای تو شد ذره ذره آب و سپس
  • تو هم به پای علی ذره ذره آب شدی
  • تو عادلانه ترین فیضی و دو تا نه سال
  • نصیب روح نبی و ابوتراب شدی
  • تو آفتاب رسولی و آسمان علی
  • تو روح سینه ی پیغمبری و جان علی
  • شب سیاه بگیرد تمام دنیا را
  • اگر ز خلق بگیرند نام زهرا را
  • هزار سال به جز آستانه ی کرمت
  • نبرده ایم در خانه ای تمنا را
  • ز روی عاطفه خوابت نمی برد شب ها
  • اگر روا نکنی حاجت گداها را
  • قرار نیست به نان مدینه لب بزنی
  • ز سفره ات نگرفتند رزق بالا را
  • برای آن که مقام تو را نشان بدهند
  • نموده اند فراهم بساط فردا را
  • دل رسول خدا را اسیر درد مکن
  • مگیر از سخن خویش لفظ «بابا» را
  • بگو پدر که نبی را حیات می بخشی
  • ز درد و غصه دلش را نجات می بخشی
  • زمین بدون نگاهت تب بهار نداشت
  • شبیه کوه بلندی که آبشار نداشت
  • بعید نیست ببخشی همه قیامت را
  • نمی شود ز تو این گونه انتظار نداشت
  • دعای پشت سر تو مراد مولا بود
  • و گر نه هیچ نیازی به ذوالفقار نداشت
  • بهشت، منزل توست این همه طلب دارد
  • و گر نه هیچ کسی با بهشت کار نداشت
  • دوازده نخ وصله به چادرت دیدند
  • به ساده زیستی ات عمر روزگار نداشت
  • همه جهیزیه ات بود چند ظرف گلین
  • تجملات برای تو اعتبار نداشت
  • شب عروسی خود یاد قبر افتادی
  • شکوه رخت نوات را به سائلی دادی
  • بهشت هستی و عطر معطری داری
  • همیشه آب و هوای مطهری داری
  • به نیمی از نفست انبیا بزرگ شدند
  • تو از قدیم دم ذره پروری داری
  • صحیفه ی تو تماماً تنزل وحی است
  • از این لحاظ تو قرآن دیگری داری
  • یتیم مکه بدهکار مهربانی توست
  • تو گردن پدرت حق مادری داری
  • یگانه علت غایی خلقتی زین رو
  • تو با تمامی خلقت برابری داری
  • ظهور ظاهرت انسان و باطنت حوراست
  • ولایتی که تو داری ولایت کبراست
  • نبینم از نفست آه آه می ریزی
  • شبیه برگ گلی گاه گاه می ریزی
  • تو دست و سینه و پهلو می آوری داری...
  • به پای شیر خدایت سپاه می ریزی
  • میان این همه درگیری ای شکسته غرور!
  • به دست بسته ی مولا نگاه می ریزی
  • چقدر فکر حسینی به فکر گودالی
  • چقدر اشک بر این بی پناه می ریزی
  • صدای کشته ی گودال را بلند مکن
  • به گیسویی که کف قتلگاه می ریزی