تا پیش از اینکه چشمم به این چند آیه شریفه از قرآن بیفتد گمان می کردم سفارش به سحر خیزی را تنها می توان در کلام بزرگان و نهایتا ائمه اطهار(ع) پیدا کرد. اما به آیات 16 و 17 سوره مبارکه آل عمران که نگاه می کنیم می بینیم آن جا که خداوند به صفات پرهیزگاران اشاره می کند آخرین ویژگی که عنوان می شود《المستغفرین بالاسحار》 است یعنی طالبان آمرزش بهنگام سحر.

الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنْفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأسْحَارِ ﴿١٧﴾

حالا برای اینکه مطلب را بهتر متوجه شویم بیایید معنای آیات 14 تا 17 را با هم مرور کنیم:

دلدادگی به خواستنی ها از قبیل : زنان، فرزندان پسر، همیان های انباشته از زر و سیم، اسب های نشان دار(یا خودروهایی که آه از نهاد آنهایی که ندارند بلند می کند)، دام ها و کشتزارها برای مردم آراسته شده است. اینها بهره زندگی دنیاست که فانی شدنی است و سرانجام نیکو فقط نزد خداست.14

بگو: آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟ برای کسانی که تقوا پیشه کرده اند، نزد پروردگارشان باغ هایی است انبوه از درختان که از زیر آن ها جوی ها روان است و در آنجا برای همیشه ماندگارند و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه و نیز خشنودی خدا خواهد بود، و خدا به بندگان خود بیناست.15

(خب این سوال پیش می آید که مگر تقواپیشگان چه ویژگی هایی دارند ، بدانیم تا ماهم همان کار را بکنیم. خداوند ادامه می دهد) تقواپیشگان کسانی اند که می گویند: پروردگارا، ما ایمان آوردیم، پس گناهانمان را بیامرز، و ما را از عذاب آتش در امان دار.16

آنان در اطاعت خدا و پرهیز از گناهان و در برابر ناگواری ها شکیبایند، و در سخن راست می گویند و در عبادت خدا فروتنند و از اموال خود انفاق می کنند و در سحرگاهان از خدا آمرزش می طلبند. 17

اینکه این مورد سحرخیزی را هم می گذارد آخر بیان می کند (نظر شخصی) شاید به این خاطر است که مداومت بر انجام کارهای قبلی می تواند نتیجه اش سحرخیزی باشد.

حالا برویم از راه گفتگو و دیپلماسی در این باره کمی با خدا رایزنی کنیم!

خب، خدایا تو که خودت به حال و روز درب و داغانِ مثل منی آگاهی که گیر نماز صبحش مانده بعد توقع سحرخیزی هم داری؟ نه واقعا خدایا خودت خنده ات نمی گیرد؟ خدایا اگر به خودمان باشد که عمراً بتوانیم به یک جایی برسیم ولی مگر نه اینکه خودت در کتابت فرموده ای:...یهدی من یشاء... . خب بیا ما را هم یک جوری زیر سبیلی رد کن و جز همین هدایت یافتگان قرار بده بلکه اینطوری بشویم جز سحرخیزان و بندگان VIPات دیگر. بگو باشد؟

ببین خداجان اینها را گفتم که باز فردای قیامت نگویی خب تو که نمی توانستی سحرخیز باشی حداقل می توانستی که بخواهی، آن کار را هم نکردی؟ ببین خدا خواستیم و ندادی، باز گله نکنی. البته خدایا به لحن جدی متن نگاه نکن می دانی که خاضعانه اینها را با تو در میان گذاشتیم.

(احتمالا)ابوسعید ابی الخیر چه زیبا می فرماید:

هنگام سپیده‌دم خروس سحری

دانی که چرا همی کند نوحه گری

یعنی که نمودند در آیینه صبح

کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

+صدای آشنای فرشته ای را می شنوم که می گوید: خب بد بخت، شب ها بجای آنکه تا ساعت2 شب بیدار باشی و وبلاگ متروکه ات را بالا پایین کنی، برو زودتر بخواب بلکه صدای منِ فرشته را که اول با لطافت و ملایمت، بعد با شیپور گلویم را پاره می کنم تا تو را بیدار کنم را بشنوی و بیدار شوی. حالا اینها را ول کن فرشته خانم، خودت چطوری؟ احیانا قصد ازدواج نداری؟ راستی شما فرشته ها مردید یا زن؟ الان دو روز دیگر رفتیم بهشت با جناب عزرائیل رفیق شدیم باید بگوییم عزرائیل خانم یا آقا عزرائیل؟ شوخی کردم فرشته عزیز خب آدم با تو شوخی نکند با کی شوخی کند؟ با دوستانش که تهش به تمسخر و فحاشی ختم می شود شوخی کند یا با خویشانش که به دلخوری و کدورت؟ بگذریم ولی حرف حسابی زدی خدایی. هرکه پرطاووس خواهد جور هندوستان کشد. می خواهی سحرخیز شوی خب شب زود بخواب. کاری که برای ما جوانان این دور و زمانه تبدیل شده به یکی از سخت ترین کارها.

+آقا ما با این فرشته خیلی دوست شدیم منتظر گفتگو یا متظاهرانه ترش دیالکتیک های من و ایشان باشید.