فخر فروشی، همواره بلای جان انسان و جامعه بوده است. رسیدن به قله های کمال، خواسته و آرزوی همگان است و تک تک افراد می کوشند که به اوجِ ارجمندی برسند.
  • بدیهی است رسیدن به اوج عظمت واقعی و یا به مرحله ای از آن، بسیار دشوار است؛ زیرا با درون و برون انسان و دل و جان او سر و کار دارد و باید فضائل، ریشه در جان بدوانند و تا آخر ما را همراهی کنند.
  • قرآن کریم نیز بر پیمودن راه تکامل تأیید و تأکید دارد و می فرماید: «سابِقُوا إلی مَغْفِرَةٍ مِن رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَالاَْرْضِ»؛(. حدید/21 ) «برای رسیدن به مغفرتی از پروردگارتان و بهشتی که پهنایش چون پهنای آسمان و زمین است از هم دیگر سبقت بگیرید.»
  • و این میل به ارجمند شدن، در همه انسانها هست.
  • عجیب اینکه این دام خودنمایی و خودپسندی سر راه خوبان نیز گسترده شده است. از اینرو، امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خدا «معالی اخلاق» می طلبد. و بلافاصله توفیق مصونیت از تفاخر را مطرح می فرماید:
  • «وَهَبْ لی مَعالَی الاْءَخْلاقِ وَاعْصِمْنی مِنَ الْفَخْرِ؛(صحیفه سجادیه، دعای 20) مکارم و محاسن اخلاقی را به من بده و مرا از فخرفروشی مصون دار!»
  • امام علی علیه السلام می فرماید:
  • «لا حُمْق أَعْظَمُ مِنَ الْفَخْرِ؛(غررالحکم ص311، ح7185.)حماقتی بزرگ تر از مباهات و به خود بالیدن نیست.»
  • دستمایه های فخرفروشی دوگونه می تواند باشد: یا ارزشهای واقعی است مثل: ایمان، تقوا، علم، جهاد، ایثار و یا ارزش نماهای جاهلی که در حقیقت جز موهومات و خیال پردازیها چیزی نیستند، خواه جاهلیت قدیم یا جدید.
  • تفاخر در هر دو بخش بد است، ولی در موهومات، زشت تر می باشد.