خُب، این مصوبه که تحتالشعاعِ حواشیِ برجام قرار گرفت و کمتر دیده و به آن پرداخته شد، چه معنایی دارد جز نامحرم دانستنِ مردم؟! مگر دانستن، حقِّ مردم نیست؟! چرا اموال و داراییهای مسئولانِ جمهوریِ اسلامی باید جزوِ اطلاعاتِ طبقهبندیشده و سرّی به حساب بیاید؟! چه اشکال و ایرادی وجود دارد که مردم بدانند مسئولانی که ادارهی امورشان را بهدست گرفتهاند و بر آنها حکومت میکنند، چقدر سرمایه دارند؟!
مگر مجمعِ تشخیصِ مصلحت شک و شبههای در اموال و داراییِ مسئولان میبیند که مصلحت دیده است آنرا در زمرهی اطلاعاتِ سرّی تصویب کند؟! اگر شبههای نیست که قاعدتاً نباید باشد، چه ترس و هراسی از مطلعشدنِ مردم از میزانِ داراییِ مسئولان وجود دارد؟! از چه واهمه دارند؟!
آیا از مصوبهی مجمعِ تشخیص اینطور برداشت نمیشود که برخی خوف دارند پس از اعلامِ عمومیِ اموال و داراییِ مسئولان و خانوادهی مسئولان، مردم وضعِ زندگیِ خود را با زندگیِ مسئولان مقایسه کنند و آنگاه خدایِ ناکرده اختلافِ فاحشی بینِ زندگیِ سادهی عمومِ مردم و زندگیِ احیاناً اَشرافی و تجملیِ بعضیها به چشم بیاید و بعد، مردم بپرسند آن بعضیها از کجا آوردهاند؟!
به عنوانِ نمونه، مردمی که هشتشان گِروی نُهشان است، زندگی خود را با زندگیِ مسئولی که چندصد میلیارد تومان و یا مثلاً هزار میلیارد تومان سرمایه دارد، در ترازوی قیاس بگذارند و بعد این سؤال در ذهنشان شکل بگیرد که آدمی که در طولِ سالهای پس از انقلابِ پابرهنگان و مستضعفان، تنها چند سالِ معدود در مشاغلِ دولتی نبوده است، این سرمایهی هنگفت را از کجا آورده است؟! واِلا چه خیر و صلاحی در این است که نگذارند دار و ندارِ مسئولان به سمع و نظرِ مردم و جامعه برسد؟!
آیا غیر از این است که مصوبهی موردِ اشاره، در افکارِعمومی بازخورد و بازتابِ منفی دارد و به بیاعتمادی و شبههدار کردن اذهانِ عمومی نسبت به سلامتِ اقتصادی مسئولان منجر و منتج خواهد شد؟!
اگر غیر از این میپندارند و اگر این سؤالات و انتقادات را وارد نمیانگارند و اگر دلایلِ قابلقبولِ منطقی و عقلانی برای محرمانه کردن اموال و داراییِ مسئولان مدنظر دارند، بهتر است صادقانه با مردم در میان بگذارند و افکارِعمومی را قانع بگردانند!