- اینکه هاشمی در آستانه دور نهایی مذاکرات سخت و فشرده و سرنوشت ساز کشور با 1+5 بیاید و یک «کد» آشکار از ضعف طرف خودی به بیرون بدهد، اسمش چیست؟ حماقت؟ خیانت؟ حقارت؟

- این مثل این می‌ماند که شما وسط جنگ نظامی هستید و فرمانده جنگ بیاید پشت تریبون عمومی اعلام کند که آذوقه تمام شده و کمبود مهمات داریم و پدر سربازان و رزمندگان دارد درمی‌آید. چه انتظاری از نتیجه دارید؟ ضعف روحیه و توان نیروهای خودی و در ادامه تحقیر و شکست.

- اینجاست که آن ارتباط بین این دو سخن هاشمی معنی و مفهوم خود را پیدا می‌کند. هاشمی درسال 67 در قضیه جنگ و پذیرش قطعنامه همین کار را کرد. «ما نمی‌توانیم»، آن کد معناداری بود که هاشمی به عنوان فرمانده جنگ به امام (ره) تحمیل کرد (یک قلم درخواست‌ 200 فروند هواپیما از امام برای ادامه جنگ) و شد همان جام زهر.

- هاشمی خودش می‌گوید عوض نشده است و با گفته‌هایش در آستانه دور نهایی مذاکرات هسته‌ای، دارد اثبات می‌کند که همان هاشمی سال 67 است و کدهای روشن از ضعف و عجر توان داخل در برابر حربه تحریم، به بیرون مخابره می‌کند.

- حسن روحانی هم به تقلید از هاشمی، با گره زدن آب خوردن مردم به تحریم‌ها، همین تحقیر را در حق مردم ایران انجام می‌دهد. و چه تلخ است داستان ملتی که بلندترین و گرم‌ترین روزهای تابستان را در اطاعت از خدا روزه می‌گیرد، اما رئیس جمهورش برای آب خوردن، منتظر اجازه کدخداست.