شیخ رجبعلی خیاط (ره) می فرمود:
در بازار بودم... اندیشه مکروهی در ذهنم گذشت. بلافاصله استغفار کردم و به راهم ادامه دادم. قدری جلوتر شترهایی قطار وار از کنارم میگذشتند. ناگاه یکی از شترها لگدی انداخت که اگر خود را کنار نمیکشیدم، خطرناک بود.
شیخ رجبعلی خیاط (ره) می فرمود:
در بازار بودم... اندیشه مکروهی در ذهنم گذشت. بلافاصله استغفار کردم و به راهم ادامه دادم. قدری جلوتر شترهایی قطار وار از کنارم میگذشتند. ناگاه یکی از شترها لگدی انداخت که اگر خود را کنار نمیکشیدم، خطرناک بود.
در یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند
ماجرای زیر رو هر دفعه که می شنوم یا می خوانم برام تکان دهنده است:
در کتاب بحارالانوار آمده است که عامرى گفت: هارون الرشید کنیزى خوش سیما به زندان امام موسى کاظم(علیه السلام) فرستاد تا آن حضرت را آزار دهد. امام در این باره فرمود: به هارون بگو: «"بَلْ أَنتُم بِهَدِیتِکُمْ تَفْرَحُونَ"؛ بلکه شمایید که به هدیه خود شادمانید. مرا به این کنیز و امثال او نیازى نیست.»
یه حدیث قدسی هست که خیلی عجیبه.ادمو از خجالت آب میکنه.
خدا میگه :
"یا مطلقا فی وصالنا، ارجع. و یا محلفا علی هجرنا، کفر. انما ابعدنا ابلیس لانه لم یسجد لک، فواعجبا، کیف صالحته و هجرتنا"
میدونی یعنی چی؟
حاج آقا آروم و با لبخند بهش گفت: سلام پسرم!
جوون یه نگاه حق به جانب و تلخ بهش انداخت و گفت: سلام ... و سرش رو برگردوند
سلامش بوی خداحافظی میداد و داد میزد که ساکت
حاج آقا هم دیگه چیزی نگفت ...
روایت داریم که دو نفر روى اسب نشسته بودند و با هم بحث میکردند و حضرت على به ایشان میرسد و میگوید اگر گفتگویتان طول میکشد از اسب بیایید پایین. چرا روى اینها نشسته اید؟ بیایید پایین با هم بحث کنید.
نظر باز(در اشعار حافظ) یک واژهی عرفانی است یک تعبیر عرفانی است در کتابهای لغت نمیشود معنایش را پیدا کرد باید در زبان عرفا جستجو کرد
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟
آقای عزیز!
1) به همسرت بگو : دوستت دارم!
2 ) واژه « دوست داشتن »را فقط برای او هزینه کن!
3 )همسر تو کریستاله ! مواظب باش او را نشکنی !
4 )کاری کن که به تو ایمان بیاره !
5 )تو باید تکیه گاه خوبی براش باشی!
اینکه میگویند "عبادت بجز خدمت خلق نیست" حرف درستى نیست. اولاً نه هر خدمت به خلقى عبادت است، چون اگر کسى نیت خدایى نداشته باشد، خدمت او به خلق هم، عبادت نیست. اگر هدف جلب توجه خلق باشد و جلب رضایت خدا در کار نباشد، عبادت محسوب نخواهد شد.و اینکه هیچ عبادت دیگرى جز خدمت به خلق ، وجود ندارد،بازهم حرف غلطى است چون عبادات دیگرى هم غیر از خدمت به خلق ، وجود دارد.
دعای قنوت و ذکر استغفاری که مرحوم قاضی به شاگردان توصیه می کرد
*دعای قنوت سفارش شده از سید علی قاضی:
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت ... گلی شد .
پروفسور اسماعیل ملک زاده:
پولدارى؛
منش است و ربطى به میزان دارایى ندارد...
خارپشتی ازیک مار تقاضا کرد که بگذار
من نیز در لانه تو ,مأواگزینم وهمخانه تو باشم
مارتقاضای خارپشت راپذیرفت
خالدحسینی تو رمان بادبادک باز مینویسه:
در دنیا فقط یک گناه هست و آن دزدی ست! ...
حاج آقا پناهیان:
امام علی ع به مسلمانان یمن میگن 10 نفر از بهترین نفرات تون رو انتخاب کنین و نزد من بفرستید.
یمنی ها 100 نفر رو انتخاب میکنن از بهترین ها.
از افلاطون پرسیدند :
شگفت انگیز ترین رفتار انسان چیست ؟ پاسخ داد :
از کودکی خسته می شود برای بزرگ شدن عجله می کند و سپس دلتنگ دوران کودکی خود می شود .
ابتدا برای کسب مال و ثروت از سلامتی خود مایه می گذارد سپس برای باز پس گرفتن سلامتی از دست رفته پول خود را خرج می کند.
طوری زندگی می کند که گویی هرگز نخواهد مرد و بعد طوری می میرد که گویی هرگز زندگی نکرده است .
آنچنان زمان خود را صرف آماده شدن برای زندگی می کند که برای زندگی کردن وقت پیدا نمی کند .
آنقدر به آینده فکر می کند که متوجه از دست رفتن امروز خود نیست در حالیکه زندگی گذشته یا آینده نیست بلکه تجربه ما از زمان حال است .